یه حس پوچ را میدونم زاییده خیالاتم هست
میدونم اونقدر فکرهای جورواجور می کنم که ازاین حس های پوچ سر در میارم
اما
این نه باور هست نه توهم نه خیال یه حباب توخالی که فقط داره بزرگ میشه
و یه حس خوب و موقتی به من می داد
یه حس دوست داشتنی و جدید که ازش خوشم میومد
و الان باید ازش دور بشم
باید قطع کننده زنجیره باشم و این حس حباب توخالی تموم بشه
نمی تونم اوج ناراحتیم رو در کلمات بنویسم
حتی وقتی استاد با سماجت ازم می خواد که بنویسم تا تخلیه بشم
اوج ناراحتیم در قطرات اشکم هست که سرازیر میشه و دست خودم نیست
خودم به همه چیز اعتقاد دارم به تقدیر به خدا به حکمت ......
اما نمی دونم چرا اشکهام میاد
چرا حس اندوه و بغض دارم
اشک و اشک ............
naghmehdavoodi از نظرم هر چی خدا به ما داده بهترین هست .مثل پدرومادرم که بهترین والدین دنیا هستند یا خواهرهام و برادرام . همین طور همسرم بهترین و شریف ترین مرد روی زمین هست و دخترم که بی نظیره زندگیم بسته به زندگی تک تکشون هست |